جنگ تحميلي و اولين قطعنامه شوراي امنيت


 





 
اولين قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل راجع به جنگ تحميلي، ششم مهر 1359 ـ يك هفته پس از شروع جنگ ـ به تصويب رسيد. اما اين قطعنامه اولين موضعگيري شوراي امنيت راجع به جنگ نبود. نخستين موضعگيري، انتشار بيانيه‌اي از سوي شورا در دومين روز جنگ ـ اول مهر 1359 ـ بود. شورا در آن بيانيه بدون توجه به اين كه جنگ با حمله يكجانبه عراق آغاز شد، با طرفين به طور يكسان برخورد كرد و هردو طرف را به «پرهيز از اقدامات خشونت بار عليه يكديگر» و «حل اختلافات از طريق صلح‌آميز» دعوت نمود. علاوه بر اين، بيانيه هيچ وظيفه‌اي را براي متوقف كردن جنگ به دبير كل سازمان ملل محول نكرد جز اين كه از پيشنهاد وي براي «كاربرد مساعي جميله» او حمايت كرده بود.
سوم مهر 1359 دبير كل سازمان ملل خواستار توجه جدي شوراي امنيت، به موضوع جنگ شد و چهارم مهر نيز نمايندگان نروژ و مكزيك (اعضاء غير دايم شوراي امنيت) درخواست رسمي خودرا براي تشكيل جلسه شوراي امنيت به رئيس دوره‌اي شورا ارايه دادند. چهارم و پنجم مهر، شوراي امنيت براساس تقاضاي طرح شده تشكيل جلسه داد و روز پنجم مهر، قطعنامه ارايه شده از سوي مكزيك مورد بحث اعضاي شوراي امنيت قرار گرفت و به عنوان اولين قطعنامه اين شورا براي خاتمه جنگ، به تصويب رسيد.
متن قطعنامه به شرح زير است.
قطعنامه شماره 479 شوراي امنيت (28 سپتامبر 1980)
شوراي امنيت،
با آغاز بررسي موضوع تحت عنوان «وضعيت ميان ايران و عراق» با توجه به اين كه براساس منشور ملل متحد همة دولتهاي عضو تعهد به حل اختلافات بين‌المللي‌شان را از راههاي مسالمت‌آميز و به نحوي كه صلح و امنيت بين‌المللي و عدالت به خطر نيفتد پذيرفته‌اند، همچنين با عنايت به اين كه همة دولتهاي عضو متعهدند در روابط سياسي بين‌المللي خود از تهديد يا كاربرد زور عليه تماميت ارضي يا استقلال سياسي هر كشور خودداري كنند، با خاطر نشان ساختن اين كه طبق مفاد مادة 24 منشور، شوراي امنيت مسئوليت اولية حفظ صلح و امنيت بين‌المللي را به عهده دارد، با اظهارنگراني عميق دربارة وضعيت رو به گسترش ميان ايران و عراق 1ـ از ايران وعراق مي‌‌خواهد از هرگونه كاربرد بيشتر زور به فوريت خودداري كنند و مناقشة خود را از راههاي مسالمت‌آميز و طبق اصول عدالت و حقوق بين‌الملل حل نمايند.
2ـ از آنها مصرانه مي‌خواهد هر پيشنهاد مناسب در مورد ميانجيگري، سازش يا توسل به نهادهاي منطقه‌اي يا ديگر راههاي مسالمت‌آميز بنا به انتخاب خود را كه اجراي تعهداتشان براساس منشور ملل متحد راتسهيل كند، بپذيرند.
3ـ از كلية‌كشورهاي ديگر مي‌‌خواهد حداكثر خويشتن‌داري را مبذول دارند و از هر اقدامي كه ممكن است به افزايش و گسترش بيشتر برخورد منجر شود خودداري كنند.
4ـ از كوششهاي دبير كل و پيشنهاد وي در موردمساعي جميله براي حل اين وضعيت پشتيباني مي‌كند.
5ـ از دبير كل درخواست مي‌كند كه ظرف چهل و هشت ساعت به شوراي امنيت گزارش دهد.
* * *
در بررسي قطعنامه 479 نكات زير جلب نظر مي‌كند
1ـ قطعنامه، 6 روز پس از شروع جنگ و 5 روز پس از اولين بيانيه شوراي امنيت صادر شده است.
2ـ شورا بلافاصله پس از بيانية اول مهر 1359 متوجه عدم كارآيي و بلااثر بودن بيانيه گرديده،‌به صدرو قطعنامه مبادرت ورزید.
3ـ شوراي امنيت در قطعنامة 479 بحران را تحت عنوان «وضعيت ميان ايران و عراق » بررسي كرده است. استفاده از واژة «وضعيت» در اين قطعنامه كه در قطعنامه‌هاي بعدي هم دنبال شده حاكي از عدم توجه دقيق شورا به منشور سازمان ملل است. زيرا منشور ملل متحد ميان واژة «وضعيت»، و «اختلافات» تفاوت و تفكيك قايل است . شوراي امنيت با اطلاق واژة «وضعيت» به جنگ ايران و عراق آن را حالتي دانسته كه ممكن است به اصطكاك بين‌المللي يا اختلاف منجر شود، نه حالتي كه در آن اصطكاك بين‌المللي و يا اختلاف وجود دارد. بنابراين واقعيتهاي موجود را ناديده گرفته است.
ناگفته نماند كه تنها قطعنامة 598 موضوع را با عنوان «منازعه» مورد بررسي قرار داده است.
4 ـ قطعنامه 479 همانند بقية قطعنامه‌ها و بيانيه‌هاي شوراي امنيت در اين زمينه به صورت «توصيه» است و نه «تصميم» . تنها قطعنامة 598 است كه حاكي از «تصميم» شوراي امنيت است.
5ـ قطعنامه 479 وقوع جنگ را احراز كرده اما شروع كننده جنگ را معرفي و اعلام نكرده است. در قطعنامه نه سخن از تجاوز است،‌نه تعيين متجاوز و نه تنبيه آن. در حالي كه شوراي امنيت در مواجهه با بحرانهاي جهاني همواره دستورالعمل معين و مشخص و پذيرفته شده از سوي جامعه جهاني دارد. شوراي امنيت چون ركن سياسي و دايمي سازمان ملل است هم حق وهم وظيفه دارد كه در ماهيت بحرانها و راههاي رفع آنها تلاش كند. از اين رو هيچ بهانه‌اي در خصوص نپرداختن به ريشه بحرانها پذيرفتني نيست.
6ـ در قطعنامه 479 سخني از نقض تماميت ارضي ايران به ميان نيامده و آتش بس نيز داده نشده است. همچنين از نيروهاي متجاوز نيز خواسته نشده تا خاك طرف ديگر را ترك كند و به مرزهاي بين‌المللي باز گردد. تنها از هر دو كشور درخواست شده كه از كاربرد زور عليه يكديگر بپرهيزند. اين به منزله استفاده از يك حكم يكسان براي دو كشوري است كه يكي متجاوز و ديگري قرباني تجاوز است.
در چنين شرايطي درخواست پرهيز از كاربرد زور به معناي فراخواندن ايران به «ترك دفاع» و «عدم مقابله در برابر تجاوز» است.
7ـ پس از صدور اين قطعنامه كه از جانب عراق به عنوان مجوزي براي تجاوزات تلقي شد، پيشروي نيروهاي متجاوز به قلمرو جمهوري اسلامي ايران شتاب بيشتري گرفت و قسمتهاي مهمي از خاك ايران به اشغال نيروهاي عراقي درآمد.
8ـ جو بين‌المللي در زمان صدور قطعنامه 479 عليه جمهوري اسلامي ايران بود. تبليغات امريكا در مورد گروگانها، به ويژه پس از ناكامي امريكا در عمليات طبس، عدم حضور و مشاركت مؤثر ايران در مجامع بين‌المللي، نداشتن حمايت اعضاي دايم و غير دايم شورا و فقدان شناخت صحيح و ارزيابي درست از وقايع جهان و تشكيلات بين‌المللي ناشي از فقدان تجربة دولتمردان، در صدور قطعنامة 479 مؤثر بود. روش غير منصفانه و ظالمانة شورا نيز به جو غالب دامن زد و روحية بدبيني نسبت به شورا در داخل كشور افزايش يافت. مضافاً آن كه اختلافات داخلي در سطوح بالاي مقامات جمهوري اسلامي ايران مانع از اتخاذ يك سياست قاطع و صحيح در زمينة مسايل سياسي و بين‌‌المللي مربوط به جنگ مي‌گرديد و اين موضوع تأثير مهمي در روابط بين‌المللي جمهوري اسلامي ايران داشت.
بديهي بود كه چنين قطعنامه‌اي به محض صدور مورد پذيرش عراق قرار گيرد. عراقي‌ها حتي در نامه رسمي خود راجع به پذيرش قطعنامه از اعضاي شوراي امنيت عميقاً تشكر نيز كردند. اما جمهوري اسلامي به عنوان طرفي كه هم در عرصه نظامي و هم در عرصه سياسي مورد ظلم مضاعف قرار گرفت، طبعاً قطعنامه را رد كرد.
منبع:www.ir-psri.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : Provincial_soldiers